یه سفر یهویی+ولنتاین مبارک
سلام عزیز دردونه مامان... جونم برات بگه از مسافرتی که چند روز پیش به اتفاق عزیز جون اینا رفتیم شهرستان که بی نهایت بهمون خوش گذشت حالا بزار برات کامل توضیح بدم که بدونی مامانت یه چیزی که به کلش میزنه حتما باید انجامش بده... چند روز پیش که صبح رفتیم خونه عزیز اینا...تازه نشسته بودیم که عزیز یهویی گفت دلم گرفته و میخوام زنگ بزنم به بابات تا چند روز بریم شهرستان....حالا نه به بار بود نه به دار من زودی بلند شدم و به عزیز گفتم که پس من میرم خونه تا آماده بشم ....حالا عزیز از خنده غش کرده که هنوز ما که تصمیم جدی نگرفتیم به هر حال من زنگ زدم به خاله شهره که زودی آماده شو که منم میرم خونمون آماده بشم که با عزیز اینا بریم...
نویسنده :
مامان آراد
1:15